پست وبلاگ ویژه توسط کیتلین کرک
اولین خاطره آلیس میلنر از ناامنی غذایی زمانی است که او 9 ساله بود و هیچ غذایی در خانه وجود نداشت.
او گفت: «شب قبل از روز حقوق بود و مادرم به معنای واقعی کلمه غذا نداشت. یادم می آید که او با آرد و آب بیسکویت درست می کرد و ما چهار نفر دور میز نشسته بودیم و مربا را از شیشه بیرون می کشیدیم.
آلیس اهمیت غذای مغذی را درک می کند زیرا آن را زندگی کرده است. او شاهد تلاش مادرش برای گذاشتن غذا روی میز برای او و دو خواهرش بود.
آلیس گفت: "این وحشتناک است که ندانیم آیا قرار است غذا وجود داشته باشد."
اکنون که او در موقعیتی است که میتواند بدهد، میخواهد اطمینان حاصل کند که همه غذای مغذی لازم برای رشد را دارند. آلیس و همسرش 20 سال است که به Second Harvest کمک مالی می کنند.
آلیس گفت: «به نظر یک انتخاب واضح بود. من به سازمان در سطوح مختلف بسیار عالی فکر می کنم. این یک نیاز اساسی را برآورده می کند - برای تغذیه افرادی که در غیر این صورت بدون نیاز خواهند بود. من از سنین پایین در مورد گرسنگی و سوء تغذیه مطالب زیادی خوانده ام. بر رشد مغز تأثیر می گذارد. بچه ها در مدرسه خوب عمل نمی کنند. سلامت طولانی مدت شما آسیب می بیند. من همچنین از تمرکز Second Harvest بر تغذیه قدردانی می کنم. این در مورد دریافت غذای سالم به مردم و کمک به آنها در درک تغذیه است.
فدا کردن غذای مقوی برای مسکن
او گفت: «مادر من داشتن سقف بالای سرمان را به جای غذا در اولویت قرار داد، درست مانند بسیاری از خانوادهها که اکنون مجبور به انجام آن هستند. "من نیز همین کار را انجام می دهم."
آلیس در کانادا متولد شد و در سال 1966 به همراه خانواده اش - مادر، پدر و دو خواهرش - به کالیفرنیا نقل مکان کرد. اما زمانی که ویزای آنها تسویه شد، مهدکودکی که پدرش را استخدام کرده بود، اعلام ورشکستگی کرد. خانواده یک سال تمام را بدون درآمد سپری کردند.
او گفت: "ما خانه خود را در کانادا فروخته بودیم، اما بیشتر پس انداز خود را در همان سال اول مصرف کردیم." پدر بالاخره روی پاهایش ایستاد، اما یک سال بعد تشخیص داده شد که به سرطان ریه مبتلا است. هر گونه پس انداز به آن رفت. ما محو شدیم.»
پدرش زمانی که آلیس 9 ساله بود و خواهرانش 8 و 14 ساله بودند درگذشت. مادرش با سه فرزند در کشوری جدید تنها بود.
آلیس گفت: "مادر من آنجا بود، تمام پس انداز او تمام شد." پدر و مادرم سخت کار کرده بودند، خانه ای در کانادا خریده بودند. اما پدرم یک سال حقوق نمی گیرد و سرطان ریه می گیرد. تقصیر هر یک از این اتفاقات چگونه است؟ به همین دلیل است که وقتی مردم می گویند "اگر بیشتر تلاش کنند" من را آزار می دهد. پدر و مادرم خیلی تلاش کردند.»
سرانجام مادرش در سانفرانسیسکو به عنوان منشی تایپیست شغلی پیدا کرد. اما پول تنگ بود و غذای کمی باقی نمانده بود.
ما در یک آپارتمان دو خوابه در Millbrae زندگی می کردیم. فقط ما چهار نفر در یک آپارتمان کوچک مشترک هستیم. ما نه ماشین داشتیم، نه تلویزیون. اگر مریض می شدم، خیلی احساس گناه می کردم. بیمه درمانی نداشتیم مامان باید یک برنامه پرداخت تنظیم کند.»
آلیس در سراسر کالج نیز با ناامنی غذایی دست و پنجه نرم می کرد. او به صورت پاره وقت در یک شغل با حداقل دستمزد کار می کرد در حالی که تمام وقت به مدرسه می رفت. او مدرک هنرهای تئاتر را با تأکید بر طراحی صحنه و لباس دریافت کرد.
او گفت: "من در دفتر تئاتر کار می کردم و زنی آنجا بود که مرا نجات می داد." "اگر من به یک مهمانی دعوت می شدم، همه چیز در مورد غذا بود."
آلیس که اکنون متاهل و دارای دو فرزند است، زندگی متوسطی دارد و بر کمک به دیگران متمرکز است.
مکانی امن برای زنان
او برای جوامع Front Door، یکی از آژانس های شریک Second Harvest، داوطلب می شود. Second Harvest غذا را از طریق شبکه ای متشکل از 309 شریک غیرانتفاعی، از جمله مدارس، انبارها، مراکز اجتماعی و پناهگاه ها توزیع می کند. انجمن های جلویی در مرکز شهر سن خوزه مستقر هستند و به افرادی که بی خانمان هستند خدمات می دهد. آلیس بیشتر وقت خود را در مرکز آموزشی Lifted Spirits برای زنان می گذراند.
او گفت: «ما مکانی امن برای زنان برای خروج از خیابان ها برای یک بعد از ظهر ارائه می دهیم. «زنان اغلب قربانی آزار فیزیکی هستند. ایمن ماندن برای آنها سخت است. ما یک اتاق ساکت داریم که آنها می توانند با خیال راحت بخوابند.»
مرکز پذیرش Lifted Spirits سه روز در هفته باز است و به 25 تا 40 زن در روز خدمات ارائه می دهد. زنان میتوانند یک غذای گرم بخورند و حداکثر هشت مورد را از انباری در محل انتخاب کنند که Second Harvest کمک میکند تا با غذاهای کنسرو شده و سایر اقلامی که بدون نیاز به آشپزخانه میتوان آنها را خورد. زنان همچنین میتوانند یکی از ناهارهای کیسهای را که انجمنهای جلو درب برای هر کسی که به آن نیاز دارد - زن و مرد - فراهم میکند، بخورند.
آلیس - یک سازمان دهنده حرفه ای - از مهارت های خود برای سازماندهی بوتیک استفاده کرد، جایی که زنان می توانند از میان مجموعه ای از لباس ها، کفش ها و لوازم جانبی اهدایی انتخاب کنند. او دو روز در هفته در بوتیک کار می کند.
با وجود اینکه الان راحت است، اما هنوز به یاد می آورد که امنیت غذایی ندارد.
او گفت: "یک مقدار کمی باقی مانده است که هرگز از بین نمی رود."